امشب شب عرفه است و عرفه روز حسین(ع)، و مگر گوشه ای درخشان از تقویم اسلامی می­یابی که در آن نامی از حسین(ع) نباشد!

پیش از این که اشاره­ای به عرفه داشته باشیم، با هم مروری به عرفات کنیم:

عرفات؛ نام منطقه­ی وسیعی است با مساحت 18 کیلومتر مربع در شرق مکه و در میانه­ی راه طائف. حجاج بیت­الله در روز عرفه؛ یعنی نهم ذیحجه، از ظهر تا مغرب شرعی در این منطقه وقوف می­کنند. اهمیت حضور د رعرفات تا آنجاست که گفته­اند:«الحجّ عرفات». این وقوف یکی از ارکان حج تمتّع است و بدون آن حجّ محقق نمی­شود.

درباره­ی وجه تسمیه­ی این مکان چهار نکته آورده­اند:

1.         وقتی جبرئیل مراسم حج را به آدم(ع) یا به ابراهیم خلیل(ع) آموخت، در پایان در این سرزمین از او پرسید:«عَرَفتَ؟» آیا شناختی؟(یاد گرفتی)

2.         آدم و حوّا پس از حبوط از بهشت، در این منطقه یکدیگر را شناختند (تَعارَفا) و باز یافتند.

3.         مردم در این سرزمین به گناهان خود اعتراف می­کنند.

4.         برخی هم عرفه را به معنای کوه گرفته­اند.

در شمال شرقی عرفات، «جبل­الرحمه» قرار دارد. این کوه، مستقلّ از رشته کوهی است که عرفات را در حصار خود گرفته­اند. روایت شده است که رسول خدا(ص) خطبه­ی حجه­الوداع را بر فراز این کوه ایراد فرمود.

امام علی(ع) می­فرماید: از رسول خدا(ص) سوال شد: کدام گروه از اهل عرفات، جرمشان بزرگ­تر است؟ حضرت فرمود: «کسی که از عرفات بر می­گردد و گمان می­برد که مورد بخشش قرار نگرفته است.» (برگرفته از کتاب آثار اسلامی مکه و مدینه نوشته رسول جعفریان با اندکی تلخیص)

و امّا اتفاق دیگری نیز در این صحرا رخ داده که عظمت آن را صد چندان کرده است؛ و آن حرکتی است که حضرت سیدالشهدا(ع) در روز نهم ذیحجه­ی سال شصت هجری در این سرزمین انجام داد. بُشر و بشیر پسران غالب اسدی روایت کرده­اند که پسین (عصر) روز عرفه در عرفات در خدمت آن حضرت بودیم. پس از خیمه­ی خود بیرون آمدند، با گروهی از اهل بیت و فرزندان و شیعیان. با نهایت تذلّل و خشوع. پس در جانب چپ کوه (جبل­الرحمه) ایستادند و روی مبارک را به سوی کعبه گردانیدند و دست­ها را برابر رو برداشتند، مانند مسکینی که طعام طلبد و این دعا را خواندند. (مفاتیح الجنان)

دعای عرفه، به استناد سخن بزرگان از ائمه­ی اطهار گرفته تا علمایی که در این حیطه دانشی داشته­اند و تحقیق و استخوان خرد کرده­اند، دارای بالاترین مضامین عرفانی و در عین حال ساده­ترین زبان است. به گونه­ای که از انسان­های عادی تا آنان که به مدارج و مقاماتی دست یافته­اند، همه و همه می­توانند از این دریای لایتناهی توشه برگیرند.

صحبت در مورد چنین کلماتی، از بضاعت روح من بسی فراتر است. بنابراین تنها می­توانم از شما دعوت کنم، اگر قبل از روز عرفه این پُست را می­خوانید، حتماً این دعا را در عصر عرفه همنوا با امام زمان(ع) قرائت کنید و اگر بعد از عرفه به این جا سر زده­اید، هنوز هم دیر نیست. دعا؛ قرآن صاعد است و هرگاه بخوانید، حتماً کسی جوابتان را خواهد داد.

«خدای من! تویی پناهم؛ آن­گاه که راه­های زندگی با همه­ی وسعت بر من مشکل شود و روزگار بر من سخت گیرد و زمین با همه فراخی بر من تنگ گردد. در این احوال اگر رحمتت شامل حالم نگردد، یقیناً هلاک خواهم شد... مولای من! تویی که نعمت دادی! تویی که احسان کردی! تویی که نیکی کردی! تویی که ...  خدای من! منم که به گناهانم معترفم، ببخشایم! منم که بد کردم، منم که خطا کردم، منم که نادانی کردم کردم، منم که ...»

بخوانید! با معنی بخوانید! اگر حالش را ندارید، فقط معنی­اش را بخوانید، حتماً لذت می­برید. در هر حال و هوایی که باشید. حتماً!

یا حسین!