نقشه راه مداحان منتشر شد

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای نقشه راه مداحان را به مناسبت فرارسیدن ایام عزاداری سید و سالار شهیدان منتشر کرد.

این نقشه راه شامل محورهای اصلی سخنان ایشان در جمع مداحان و ذاکرین اهل‌ بیت (علیهم السلام) از سال 1368 الی 1388 است که پس از بررسی و پژوهش در قالب نموداری تنظیم شده و در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای منتشر کرده است.

محورهای اصلی این نقشه راه- که از میان بیانات معظم‌ له در دیدار سالیانه مداحان در زادروز حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله علیها) استخراج گشته است- عبارتند از: کارکردهای مداحی، نشانه‌های اهمیت مداحی، الزامات مداحی، وظایف مداحان و آفات مداحی.

برای دیدن نسخه تصویری این نقشه اینجا کلیک کنید.

خدایا به فریاد برس!

در راستای بچه بازی شدن خیلی چیزها از جمله هیئات مذهبی، و در ادامه ی حرکات لم یتچسبک بعضی از به اصطلاح مداحان و سخنرانان، اوضاع به نظر کاملا قاراشمیش می رسد. دیروز یک فایل صوتی روی گوشی یکی از دوستانم شنیدم که از فرط تعجب و بعد عصبانیت، برجسته شدن رگ های گردنم را حس کردم. بی ادبی و بی نزاکتی در امر مرثیه خوانی معصومین را به حدی رسانده اند که یقینا اگر من در آن لحظه آن مداح محترم را زیارت می کردم ـ با تمام بی عرضگی هایم ـ لااقل یک سیلی آبدار حواله اش می کردم تا بفهمد چه می خواند و برای که می خواند!

حتما می پرسید قضیه چیست که این بابا این قدر داغ کرده! برایتان می نویسم.

چند سال است که برخی از مداحان (که بحمدالله از قبل این شغل!!! شریف به نان و نوای اساسی رسیده اند) از آنجا که کف گیر معرفتشان به ته دیگ خورده و نمی خواستند به این زودی از کورس رقابت با دیگران خارج شوند و به بهانه ی جذب نیروهای جوان، شروع کردند به استفاده از سبک های برخی خواننده های آن ور آبی و این ور آبی. حالا این ور آبی اش را علی الحساب چشم پوشی می کنیم، ولی کسانی که سبک آن ور آبی ها را می خواندند، بدون توجه به عوارض این حرکت غیر اخلاقی، منتقدان خود را با چوب نفهمی و عدم درک جوانان و ... نواختند.

باعرض معذرت

اما فایل صوتی که این قدر حرص من را در آورد، اتفاقا ادامه ی همان روند بود، منتها این مداح محترم  حتی به خود زحمت نداده بود، حالا که سبک موسیقی را برداشته، یک شعر دیگر رویش بگذارد. بلکه همان شعری را که خواننده ی زن آنچنانی آن ور آبی خوانده بود را بدون کم و کاست و بدون کوچک ترین تغییر در لحن و موسیقی خطاب به امام رضا(ع) ـ با عرض پوزش از ساحت آقا ـ خوانده، یک آدم رندی هم برداشته مداحی این آقا را با صدای آن خانم خواننده، میکس کرده و فرستاده روی گوشی های موبایل. بازار بلوتوث هم که داغ داغ است و به سرعت برق و باد این فایل دست به دست می شود.

حالا شما بگویید اگر جای من بودید، چه حالی به شما دست می داد؟

افشاي بخشي از طرح‌های سيا براي مبارزه با تشيع

cia

 پس از بررسي هاي مفصل به اين نتيجه رسيديم که برخورد مستقيم و رودررو با تشيع، ضرر زيادي دارد و امکان پيروزي در آن کم است. به همين خاطر تصميم بر آن شد که با رويکرد "پشت پرده" در اين خصوص وارد عمل شويم. بر همين اساس، از اصل قديمي انگليسي يعني "تفرقه بينداز و حکومت کن" بهره گرفتيم يعني به اين نتيجه رسيديم که بايد برضد شيعه منظم و مستحکم از رويکرد تفرقه افکني استفاده کنيم. برهمين اساس تصميم گرفته شد که شايعه کافر بودن شيعيان گسترش پيدا کند و با تبليغات منفي برضد اين گروه، تشيع از ديگر جوامع اسلامي جدا شود. تصميم گرفته شد که مطالب نفرت انگيز برضد شيعيان نوشته شود و افرادي براي اين کار اجير شوند. يکي ديگر از تصميمات اتخاذ شده اين بود که افراد کم سواد و بي سواد برضد شيعه تقويت شوند. تصميم ديگر، ايجاد و تقويت يک جبهه تمام عيار براي مقابله با مرجعيت شيعه بود تا با عنوان ستون پنجم چهره شيعيان را مخدوش و در واقع مسخ کند. در برنامه ريزي هاي سازمان سيا قرار شد شيعيان به عنوان گروهي جاهل و خشونت طلب معرفي شوند که در ميان توده هاي مردم مشکل آفريني مي کنند. مبالغي براي از هم پاشيدن جريانهاي شيعي اختصاص يافت. افرادي اجير شدند تا به گونه اي سخن بگويند که شيعه ديني غيرمنطقي جلوه داده شود.

ادامه نوشته

آخرین پست در باره ی قمه زنی!

امروز وقتی جوابیه ی جناب آقای عبدالحسین را خواندم بسیار خوشوقت شدم که بالاخره کسی پیدا شد که آنچه در درون دارد را بیرون ریخته و بدون دست یازیدن به مسائل مختلفی از قبیل طرفداری از نظام و ... خیلی واضح و روشن صحبت کرده اند. به دلیل طولانی شدن مطلب از  آوردن تمامی جواب های ایشان در این پست خودداری می کنم و  تنها به برخی از شبهات ایشان پاسخ داده و از آنجا که اطاله ی این بحث ذهن بنده را از ادامه ی بحث آسیب شناسی هیئات مذهبی باز می دارد، به همین بسنده کرده و خوانندگان گرامی را در پذیرش یا رد گفته هایمان (مخالفین و طرفداران قمه زنی) مخیّر می گذارم. بنابراین جدا این آخرین پست من در این باره خواهد بود و قصد جواب گفتن به مطالبی که پیرامون آن گذاشته می شود ندارم.

این برادر گرامی که عصبانیت از سراسر متن شان می بارد( چه آن قسمتی که در وبلاگ 1 شیعه برای من کامنت گذاشته اند و چه این قسمتی که در همین وبلاگ است) تازه مدعی هستند که مخالفین قمه زنی به دیگران ناسزا می گویند. البته ایشان باید بدانند که این منم که در حال صحبت با موافقین بوده ام و بارها تاکید کرده ام که نه به کسی توهین می کنم و نه توهین کسی را تایید می کنم ولی این بزرگوار با عباراتی مانند: (مخالفین قمه زنی)عقلشان کار نمیکند/ این کافر که فرقش با مخالفین قمه زنی در نداشتن تعصب است(یعنی مخالفین قمه زنی هم کافر هستند آن هم از نوع متعصبش!!!)/ مخالفین قمه زنی هنوز فرق بین وهن و تمسخر را هم نمیدانند/اگر دلایل موافقین قمه زنی را ضعیف میدانید سر سوزنی در مغرض بودن خود شک نکنید/کتاب مزخرف پر از دروغ قمه زنی سنت یا بدعت/تنها کسی میتواند این کتاب را وزین بداند که از علم بی بهره باشد و ... حسابی از خجالت بنده در آمده اند.

این هم نوع جدیدی از محاجه است که طرف مقابل را مجبور می کند که نظر ایشان را بپذیرد وگرنه مغرض است!!.

این برادر در برابر مطلبی که نوشته ام؛ وجه مشترک فتاوای علمایی که جواز به قمه زنی داده اند این است که هیچ کدام مطلقا آن را تایید نکرده و مقید به قیودی مانند: عدم اضرار به نفس، عرف بودن در جامعه و ... کرده اند و این حرف بسیار دارد، جواب داده اند که تمام اعمال واجب و مستحب می توانند مقید به قیودی باشند آیا در آن ها هم صحبت بسیار است؟ البته بعید می دانم ایشان منظور من را نفهمیده باشند که منظور من از مقید بودن، صرف مقید بودن نبوده بلکه محقق شدن آن قیودی است که در فتاوا آمده و در آن زمینه صحبت بسیار است نه در مقید بودن فتوا.

در جواب آن بخش از مقاله من که گفته بودم:«آیا تا به حال، فیلم ها و تصاویری که از این عمل در بین بلاد کفر و مسلمین غیر شیعه پخش شده و توضیحات و زیرنویس های آن ها را که در رد افکار حقه ی شیعیان است را به محضر ایشان(مراجع عظام) نشان داده اند؟ آیا تا به حال به ایشان گفته اند که چه تعداد از انسان ها با دیدن این صحنه ها نسبت به شیعه منزجر شده اند؟» آورده اند: « به مصاحبه دکتر مسیحی،جناب بولس حلو با مجله کویتی المنبر اگر رجوع کنید،خواهید دید که این کافر که فرقش با مخالفین قمه زنی در نداشتن تعصب است،خودش میگوید که این حرفها(همین حرفهایی که شما و امثال شما درباره وهن و....میزنید!)تنها بین خودتان است!(و در خارج ازین خبرها نیست).»

حقیقت مطلب این است که من نمی خواستم بحث به اینجا بکشد و اینک که مجبور می شوم ذره ای از اتهامات واهی دشمنان علیه شیعیان را که با مستمسک قرار دادن قمه زنی وارد کرده اند، اینجا بنویسم، بسیار متاسفم ولی برای استحضار شما گرامیان و با عذرخواهی از جمیع شیعیان و بالاتر و والاتر از همه حضرت صاحب الامر(عج) گوشه ای از آن ها را در این پست قرار می دهم تا شما قضاوت کنید که آن کافر غیر متعصب درست می گوید یا من (به زعم آقای عبدالحسین) کافر متعصب.

و البته کافی است که شما نام شیعه را چه به فارسی و چه به انگلیسی در قسمت تصاویر گوگل جستجو کنید تا متوجه این مسئله بشوید. و باز هم کافی است که شما خودتان را به جای فردی بگذارید که می خواهد از طریق اینترنت در خصوص این مذهب تحقیق کند. با دیدن این تصاویر چه حالی به شما دست می دهد؟!

 

 

 

 

 

 

البته این تصاویر گوشه ای از هزاران صفحه تصویر اینترنتی و هزاران دقیقه فیلمی است که از شبکه ی اینترنت و شبکه های ماهواره ای پخش می شود.

همچنین من در نوشته ی پیشین مستند به فرمایشات آیت الله بهجت، نوشته بودم که آیت الله آسید ابولحسن اصفهانی حکم بر حرمت این عمل داده بودند. ولی ایشان این بار آیت الله بهجت را نشانه رفته و نوشته اند: «مسلم است که شهادت این همه مرجع بزرگوار که همه ایشان از معاصرین مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی و از اصحاب خاص یا تلامذه ایشان بوده اند،بر گفته یک نفر که در تمام عمرش تنها چهار سال(1352-1356 ه ق)در نجف بوده و به احتمال قریب به یقین این حرف را نیز از روی تقیه زده است برتری دارد.انتظار نداشته باشید مومنین کلام شخصی را که بیست سال در محضر سید ابوالحسن بوده و عضو شورای استفتای ایشان بوده و با چشمان خود از زبان ایشان فتوا را شنیده است و نظر چندین نفر معتبر و ثقه دیگر را رها کنند و به حرف یک نفر ]منظور آیت الله بهجت است[ با آن شرایط تمسک نمایند.»

از کجا معلوم علمای دیگر تقیه نکرده باشند؟! ظاهرا از نظر این برادر بزگوار چهار سال حضور در محضر کسی، زمان کافی ای برای پی بردن به فتوای ایشان نیست. به سایت تطبیر که مراجعه کردم دیدم با این لحن که مخالفین قمه زنی به علمای درگذشته که دیگر در قید حیات نیستند و قدرت دفاع از خود ندارند متوسل می شوند، آنان را کوبیده و برای اثبات ادعای خود باز هم به علمای متوفای دیگری متوسل شده است. حال آن که عالم جلیل القدری مانند آیت الله بهجت را این چنین می کوبند. در این جا ایشان گفته است معاصرین مرحوم سید ابولحسن اصفهانی را به ایشان که تنها چهار سال از عمرشان را در نجف بوده اند، ترجیح می دهد. بعد می گوید ایشان تقیه کرده است!! خوب است که این برادری که ظاهرا اهل علم است برای من بی سواد توضیح دهد که تقیه یعنی چه؟ تقیه یعنی این که نظر شما را در موردی بپرسند و بعد شما نظر استادتان را وارونه اعلام کنید؟!!! البته ایشان لطفشان را در همین جا نسبت به آیت الله بهجت تمام نمی کنند و در جای دیگری عنوان کرده اند که ایشان اشتباه می کنند! بعد برای اثبات حرف آقای احمدی اصفهانی، نسبت فراموشی به آیت الله بهجت داده اند و ...

بنده علی رغم این که به لحاظ شرعی تنها مقلد یک تن از مراجع هستم و البته نسبت به مواضع برخی دیگر از مراجع  هم  انتقاداتی دارم، ولی هیچ گاه به خود اجازه جسارت یا سبک نام بردن از ایشان را نداده ام. اما عمق معرفت این برادر در اینجا معلوم می شود که امام خمینی را که دشمنان نیز حداقل به او آیت الله خمینی می گویند، «آقای خمینی» خطاب کرده و مقام معظم رهبری را «خامنه ای» خطاب می کند. البته این هر دو هیچ گاه ذره ای از بزرگواری ایشان نمی کاهد، اما شما را به خدا نگاه کنید که برادری که احتمالا چند صباحی در حوزه درس خوانده، آنچنان دچار خود بزرگ بینی شده است که اینچنین سعی می کند امام را که سیاست استعمار جهانی را به چالش کشید و پس از سال ها ابهت استعمارگران جهانی را شکست و نام مبارک اسلام را در سراسر گیتی بر سر زبان ها انداخت، سبک کرده و خلف صالح او را که کشتی انقلاب و تنها نظام شیعی بعد از مولای متقیان امیرمومنان را رهبری کرده و از بحران های خانمانسوزی که دول شرق و غرب برای فروپاشی این نظام افروخته اند، عبور داده است، اینچنین خطاب کرده و عقده خالی می کند.

و اما این که ایشان گفته اند امام یک نهی ساده کردند!! نیز از آن حرفهاست که باید گفت خواننده باید عاقل باشد. این فتوای امام در مورد قمه زنی است:

بسمه تعالی- در وضع موجود قمه نزنند و شبیه خوانی اگر مشتمل بر محرمات و موجب وهن مذهب نباشد مانع ندارد اگر چه روضه خوانی بهتر است و ...

حضرت امام (رضوان الله علیه) در خصوص نقش زمان و مکان در اجتهاد می فرمایند: «زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مسئله ای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند. بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعا موضوع جدیدی شده است که قهرا حکم جدیدی می طلبد. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد... آشنایی به روش برخورد با حیله ها و تزویرهای فرهنگ حاکم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاست ها و حتی سیاسیون و فرمول های دیکته شده آنان ... از ویژگی های یک مجتهد جامع است.» (صحیفه نور،ج21، ص98)

و اما برای آشنایی بیشتر خوانندگان محترم با کتابی که این برادر مودب آن را به لفظ «کتاب مزخرف پر از دروغ قمه زنی سنت یا بدعت» معرفی کرده و هیچ دلیلی بر این افترای بزرگ خویش نیاورده اند، فهرست استدلالات آن کتاب را می آورم تا اگر خواستید آن را تهیه کرده و مطالعه کنید و محتوای آن را با این لفظ مودبانه ی برادرمان مقایسه فرمایید. در این کتاب دلایل قمه زنان مبنی بر داستان سر به محمل کوبیدن حضرت زینب(س)، قمه زنی نوعی عزاداری است، قمه زنی همدردی با امام حسین است، قمه زنی احیای امر مذهب است و ... بررسی و پاسخ داده شده و از سوی دیگر دلایلی برای بدعت بودن قمه زنی، وهن و تضعیف مذهب توسط این کار، تبعات بهداشتی و روانی قمه زنی و ... ذکر گردیده است. ضمنا سابقه ی حرمت قمه زنی از زبان مراجع متقدم و متاخر از جمله: علامه سید محسن امین، آیت الله سیدابولحسن اصفهانی، شیخ عبدالکریم حائری یزدی، آیت الله بروجردی، علامه محمد جواد مغنیه، شهید مطهری، شهید هاشمی نژاد، شهید حکیم، آیت الله خویی، آیت الله کاشف الغطاء، آیت الله سید محسن حکیم، شهید محمد باقر صدر و ... آورده شده است.

بحث را به درازا نکشم و فقط به یک مورد دیگر اشاره کنم که ایشان گفته ی من در خصوص پخش شبانه ی کتابی به طرفداری از قمه زنی در محرم گذشته در خانه های قم را تکذیب کرده و گفته این کتاب تهیه شده ولی پخش نشد، باید خدمتشان عرض کنم که اخوی دم خروس را باید باور کنیم یا قسم حضرت عباس را، این کتاب در خانه ی ما افتاده بود و همینک هم نزد من است. این ژست ها هم دیگر قدیمی شده که بی مدرک و دلیل و هر جا کم می آوریم، نظام را متهم می کنیم به دستگیری و زندان و شکنجه و شلاق و ... این ادعاها اینقدر مضحک شده که دیگر رادیوهای بیگانه هم کمتر به آن ها می پردازند. من مثل شما بی دلیل منکر دستگیری دوستان شما نمی شوم ولی باید دید چه جرمی مرتکب شده بودند که دستگیر شدند. بد نیست خاطره ای تقدیم کنم که کسی را در قم گرفته بودند، اطرافیانش می گفتند به یکی از نهادهای نظام فحش داده، دادگاه انقلاب او را دستگیر کرده، ما هر چه گفتیم این طور نیست، در این مملکت به رهبرش هم جسارت می کنند کسی به کسی نیست، حالا با فحش به یک نهاد دستگیر کنند! اما آن ها به هیچ وجه کوتاه نمی آمدند و روی حرفشان تاکید داشتند. تا این که با پیگیری ای که کردیم مشخص شد، آقا در امر خطیر و مقدس جابجایی مواد مخدر تلاش می کرده و گرفتار شده، حالا به خاطر جلوگیری از آبروریزی دست به ساختن چنین دروغی کرده بودند. اگر چه بنده خدای نکرده قصد بستن اتهام مشابهی به دوستان شما ندارم، اما برادر جان تویی که همه را متهم می کنی به حرف های غیر مستند و بی ریشه، شما دیگر چرا؟!!

نکته ی آخرین هم این که بعضی شبهه کرده اند که طبق فرموده ی قرآن اگر بخواهید یهود و نصاری (دشمنان اسلام) از شما راضی شوند این اتفاق رخ نخواهد داد مگر این که از ایشان پیروی کنید. بنابراین ما نباید به خاطر رضایت آن ها این عمل را ترک کنیم. در جواب این شبهه نیز باید گفت که کسی برای رضایت دشمنان از این کار نهی نمی کند، بلکه این کار در بین افراد غیر شیعی نسبت به شیعیان ایجاد نفرت می کند و مانع گسترش روز افزون این مذهب حقه خواهد شد. اتفاقا این همان خواسته ی دشمنان است که ما با تشدید این گونه اعمال راه برای ورود جویندگان حقیقت مسدود کنیم.

در پایان از خداوند متعال می خواهم که به همه ی ما بصیرت در دین و زمان شناسی عطا بفرماید. ان شاءالله.

پاسخ به اتهام

تصویری وارونه از شیعه

علی رغم این که قرار شد دیگر بحث قمه زنی ادامه نیابد و خوانندگان محترم خود با خواندن مطالب، به حق یا ناحق بودن مواضع طرفین (طرفداران یا مخالفین قمه زنی) رای دهند، اما اصرار برادر گرامی «1شیعه» (با این که خودشان هم پیشنهاد اختتام این بحث را پذیرفته بودند) و با گذاشتن کامنت های مختلف در این وبلاگ و نوشتن جوابیه های مختلف در وبلاگ خودشان، بنده را بر آن می دارد که اشاره ای به استنادات ایشان نموده و در حد بضاعت و آگاهی خویش مطالبی را بیان کنم.

پس از درج خبر دیدار برخی از اعضای جامعه مدرسین با حضرت آیت الله وحید خراسانی، در خبرگزاری ها، برادری به نام علوی ذیل آن خبر کامنتی گذاشت مبنی بر این که دفتر معظم له این خبر را تکذیب کرده و گفته اگر بناست خبر منتشر شود باید کامل منتشر شود. همانجا و در جواب این برادر عرض کردم که بنده خبر را تولید نکرده ام بلکه از خبرگزاری ها گرفتم، بهتر است از  دفتر ایشان بخواهند که خبر را تکذیب کرده یا اصل خبر را منتشر کنند.

امروز 1شیعه نوشته است که دفتر معظم له خبر را تکذیب کرده و آدرس خبرگزاری فردا را که تکذیبیه در آن درج شده آورده است. گر چه سایت رسمی آیت الله وحید نه اصل خبر و نه تکذیبیه را درج نکرد ولی چون بنده اصل خبر را از خبرگزاری ها نقل کردم، انصاف حکم می کند که این تکذیبیه را نیز درج کنم. البته اصل دیدار که یک ساعت هم طول کشیده تکذیب نشده بلکه عنوان کرده اند که مطالب تحریف شده و نظر حضرت آیت الله وحید خراسانی در خصوص شعائر حسینی همان سخنرانی اربعین ایشان است.

اما در همان جوابی که برای کامنت آقای علوی گذاشتم عرض کردم که در این خبر(که ظاهرا تکذیب شده) بنده هیچ تعارضی با سخنرانی اربعین ایشان ندیدم. (برای مطالعه ی اصل سخنرانی به سایت آیت الله وحید خراسانی مراجعه کنید.) قدر مسلم این است که از این نمد کلاهی برای طرفداران قمه زنی در نمی آید. اگر منظور ایشان از این بخش فرمایش ایشان است که: « فقيه اينانند كه مي‌گويند: سينه بزنيد، زنجير بزنيد، خون هم جاري بشود، بشود!» البته هر انسان عاقلی می داند جاری شدن خون به واسطه سینه و زنجیر بسیار تفاوت دارد با جاری شدن خون توسط قمه و شمشیر.

 

به هر حال آقای 1شیعه متن مفصلی را در جواب این حقیر نوشته اند که بند به بند مورد بررسی قرار می دهم:

ایشان نوشته اند:

 

«چند روزيست كه در صدد نوشتن يك مقاله بوده ام در مورد شعيره مقدسه قمه زني و برخوردهايي كه از جوانب مختلف با اين قضيه شده است:

از موضع واقعي مقام معظم رهبري گرفته تا موضع كساني كه به خيال دفاع از ايشان يا دفاع از نظام و حتي شايد دفاع از تشيع برخورد مخالف دارند و تا موضع مراجع عاليقدري چون حضرات آيات عظام شيرازي، روحاني، بهجت، وحيدخراساني و ... و مدافعان قمه زني؛ همه و همه را از ديدگاه خود بررسي و جمع بندي منصفانه كنم اما فرصت تلاش معاش و كارهاي ديگر تا كنون مجال آن را فراهم نكرده است كه كار به اتمام برسد؛ تا اينكه در روزهاي قبل حوادث جالبي رخ داد كه ديدم حيف است بي تفاوت از كنار آنها بگذريم.»

 

بنده ضمن استقبال از مطالبی که در این باب نوشته اند و در آینده خواهند نوشت، می خواستم از محضرشان استدعا کنم منظورشان را از «موضع واقعی مقام معظم رهبری» بیان کنند. اگر قائلند که نظرات علما را نباید تحریف کرد.

 

آقای 1شیعه در ادامه ضمن تشریح خبر آیت الله وحید و تکذیبیه ی دفتر ایشان که در بالا بدان اشاره شد، با شعف تمام از شکست مخالفان قمه زنی سوالات ذیل را مطرح کرده و طلب پاسخ نموده اند که با هم می خوانیم:

 

«مخالفان قمه زني:

o    بيانات آيت الله العظمي وحيد خراساني را كه در جلسه خصوصي بوده منتشر كردند در حالي كه ايشان حتي يك خبرنگار را در اين جلسه نپذيرفته و تصريح كرده اند كه راضي به انتشار نبوده اند.

o    بيانات ايشان را گزينشي منتشر كرده اند در حالي كه اگر بنا به مصالح خودشان مي خواستند منتشر كنند بايد كل يكساعت را بدون دخل و تصرف منتشر مي كردند.

o       مطالبي برخلاف نظرات ايشان را به ايشان نسبت داده اند.»

 

اگر آنچه این برادر از قول آیت الله وحید نقل کرده اند و در بالا ذکر شده، درست باشد، هر کس این کار را کرده باشد، اشتباه کرده و نمی بایستی این کار صورت می گرفت. اما بسط این کار به «مخالفین قمه زنی» اشتباهی است که سنگینی اش کمتر از اشتباه آن دسته نیست. بنده هم موافقینی از قمه زنی را سراغ دارم که خلاف هایی به مراتب بدتر و حتی اخلاقی از ایشان سر زده و می زند، آیا جایز است بگویم تمامی موافقین قمه زنی این کاره اند؟!

 

« o براي اثبات نظر خود، نظر فقهي حضرت آيت الله العظمي بهجت در مورد قمه زني را به كمك رسانه ها وارونه جلوه دادند.

o    فيلمي را كه خودشان از آيت الله العظمي بهجت تهيه كرده بودند با تقطيع و به صورت گزينشي منتشركردند:http://www.youtube.com/watch?v=XoS8iTb2PBw »

 

من واقعا از این شیوه سخن گفتن این برادر در شگفتم. چه کسی برای اثبات نظر خود نظر فقهی آیت الله بهجت را به کمک رسانه ها وارونه جلوه داده است؟ هم اکنون کتاب وزین «قمه زنی؛ سنت یا بدعت؟» نوشته جناب آقای «مهدی مسائلی» در مقابل من است که تمامی ادله ی طرفداران قمه زنی در آن موشکافی شده و ضمن شرح تاریخی و بررسی همه جانبه ی موضوع، نظرات ده ها تن از علمای متقدم و متاخر آورده شده اما هیچ نامی از آیت الله بهجت آورده نشده است.

در خصوص فیلم هم  آقای 1شیعه برای بنده هنوز این مشکل را حل نکرده اند که کجای این فیلم از نظر ایشان ایراد دارد؟ کجای فیلم تقطیع شده؟ فیلم کاملی که نزد ایشان است و تقطیع نشده چیست؟ من ابتدا فکر کردم که آدرسی را که ایشان برای فیلم گذاشته اند اصل فیلم (به قول ایشان تقطیع نشده) را گذاشته ولی وقتی مراجعه کردم باز همان فیلم بود. این سوال را قبلا هم از ایشان کرده ام که ایشان با کجای این فیلم مخالفند؟ آیا مدعی هستند که این فیلم جعلی است؟ آیا این کسی که در این فیلم است آیت الله بهجت نیست؟ آیا روی فیلم ایشان صداگذاری کرده اند؟ اصلا فرض کنیم که این فیلم تقطیع شده. فرمایش ایشان در خصوص نظر آیت الله آسید ابولحسن اصفهانی که کامل است.

بد نیست سوال دیگر بنده را هم جواب دهند آیا کسانی که این فیلم را منتشر کردند نظر آیت الله بهجت را وارونه جلوه دادند، یا کسانی که با ساخت سی دی مشکوک «حقیقت مظلوم» که در بندهای بعدی به آن می پردازم، حقیقت را وارونه جلوه می دهند که می گویند شخصا از زبان آیت الله بهجت شنیده اند که آسید ابولحسن اصفهانی قمه زنی را واجب کرده(!!!) و در یک سال بیش از 700 مجتهد (!!!) در نجف قمه زدند؟!

 

«o       مدافعان قمه زني را بدون دلايل كافي متهم به تحريف احاديث كردند.

o       آنان را بدون دلايل كافي متهم به تحريف نظرات علما كردند.

o       آنان را بدون دلايل كافي متهم به حيله و فريبكاري نموده اند.»

 

در خصوص این که مدافعان قمه زنی را بدون دلایل کافی متهم به تحریف احادیث کردند، کسانی که می خواهند دلایل کافی این اتهام را بدانند ارجاع می دهم به کتاب «قمه زنی، سنت یا بدعت؟» نوشته ی «مهدی مسائلی» انتشارات «گلبن» اصفهان به شماره تلفن: 2229900-0311

در مورد این که آنان را بدون دلایل کافی متهم به تحریف نظرات علما کردند، مراجعه کنید به پاراگراف بالایی و نمونه ی ذکر شده را مطالعه فرمایید. و البته وقتی مورد اول و دوم مسجل شد، خود به خود مورد سوم تثبیت شده است.

 

« oآنان را بدون دلايل كافي متهم به انتشار سي دي هاي حقيقت مظلوم به صورت بسيار انبوه و با بودجه‌هاي مشكوك در تمام كشور نمودند كه در اين مورد شخص بنده با جستجوي فراوان در قم نتوانستم دسترسي پيدا كنم و از طريق دوستان از اصفهان بطور اماني چند ساعته تهيه كردم و يكي ديگر از دوستان ديگر در همينجا نوشتند با مشكلات فراوان تهيه كرده اند.»

 

در مورد سی دی حقیقت مظلوم بنده در اولین روزهایی که باب صحبت با این برادر باز شد عرض کردم در همان سال انتشار این سی دی، (سه یا چهار سال پیش) به شکل گسترده ای در قم توزیع شد و تقریبا هر کس اراده می کرد اصل یا کپی آن در اختیارش قرار می گرفت. اما اگر این بزرگوار حالا دنبال این سی دی می گردند و پیدا نمی کنند، بحث دیگری است. و البته اگر به حقیر نشانی بدهند، علی رغم میل باطنی ام که اشاعه ی آن را درست نمی دانم، برایشان با پست پیشتاز ارسال خواهم کرد. ضمن این که طرفداران محترم قمه زنی در اول محرم سال گذشته (86) نیز کتابی در قطع کوچک تحت همان عنوان قمه زنی سنت با بدعت، در تیراژ وسیعی منتشر کرده و با بسته بندی شکیل شبانه داخل بسیاری از خانه های قم انداختند. در آن کتاب سعی کرده بودند دلایل قمه زنی را تشریح کرده و برایش توجیهی دست و پا کنند.

اگر فراموش نکرده باشم آقای 1شیعه در همان کامنت های اولیه مدعی برخورد با تهیه کنندگان این سی دی شده بودند که خدمتشان عرض کردم تا آنجا که من اطلاع دارم جناب آقای احمدی اصفهانی (همان سخنرانی که آن افترا را در این سی دی به آیت الله بهجت بسته اند.) تا به امروز با همان روال گذشته ی خود در حال اجرای برنامه های سخنرانی در شهر قم است که البته اگر عمری باقی باشد، در مورد شخص ایشان و بیاناتشان در یک پست جداگانه مطالبی در آینده خواهم نوشت.

 

«o    توهين و تهمت هاي متعدد ديگر كه در سطح جامعه و اينترنت و رسانه ها با صرف بودجه هاي بيت المال و در تيراژ وسيع منتشر نمودند.

o    صرف بودجه بيت المال نظام اسلامي در تبليغات يكطرفه بدون دادن كوچكترين فرصت دفاع رسمي به طرف مقابل حتي با استفاده از بودجه خودش (جز در مورد وبلاگها و سايتهاي شخصي)

o    برخوردهاي انتظامي در سراسر كشور با امري مذهبي كه در مورد قمه زني كه نهايتا پس از ضرب و جرح و هتك و حبس و توليد مشكلات فراوان ؛ در پايان ماه صفر آقاي مكارم شيرازي در شبكه اول سراسري فرمودند : همه افرادي كه قمه مي‌زنند با اخلاص اين كار را انجام مي‌دهند اما راه را اشتباه رفته اند ... دست‌هايي در كار است كه مي‌خواهد اين قبيل اقدامات را اسباب تنش قرار دهد اما بايد آن‌ها را ناكام بگذاريم.»

 

بنده از همان ابتدای مباحثی که با این برادر داشتم هم از توهین و تهمت تبری جسته و هم کار کسانی را که به توهین و تهمت متوسل می شوند، شماتت کرده ام. برای مثال ایشان خبری را از سایت شیعه آن لاین آورده و دور کلمات توهین آمیز را نشانه گذاری کرده بودند که بنده هم تایید کردم که با این کار موافق نیستم. اما این که فقط مخالفین قمه زنی را بخواهند با این چوب بنوازند به دور از انصاف است اولا همه ی کسانی که مخالف قمه زنی هستند لزوماٌ متصف به این صفات نیستند، ثانیا با گذری کوتاه به سایت تطبیر که (ایشان به آن سایت بسیار ارادت دارند) می توان فهرستی از اتهامات واهی و اکاذیب را که به مخالفین قمه زنی وارد کرده است، تهیه نمود.

در مورد مطلب دوم هم اگر در همان زمان حیات حضرت امام که قمه زنی را منع کردند، کسانی که طرفدار این فعل بودند پا پیش گذاشته و با طرح دلایل منطقی و بدون شائبه ای بحث در مورد ضرورت انجام این کار را مطرح می کردند، امروز کار به اینجا نمی رسید. مسئله اینجاست که از همان زمان، این افراد (از عالم تا عامی شان) بدون توجه به حکم رهبر یک کشور با اقداماتی لج بازانه سعی در سخیف کردن حکم حکومتی کردند و اگر نخواهیم همه ی ایشان را مقصر جلوه دهیم باید سران شان را مقصر بدانیم که به تحریک عوام دست زده اند. طبیعی است هیچ نظامی در هیچ کجای دنیا به شما اجازه ی دهن کجی به قوانین را نمی دهد.

در مورد فرمایش آیت الله مکارم هم ضمن ابراز خوشوقتی از این که بالاخره شما برای منافع خودتان هم که شده برای ایشان شأنی قائل شده و مطلبی را ذکر کرده اید، باید بگویم مطلب ایشان به هیچ وجه ناظر به این نیست که شما اجازه دهید قمه زنانی که راه را اشتباه رفته اند کار خودشان را بکنند و مزاحمشان نشوید تا نکند اسباب تنش فراهم شود، بلکه نظر ایشان را می توان این گونه تفسیر کرد که باید این افراد را از جهالت خارج کرده و از این که باعث تنش شوند، جلوگیری کرد.

 در پایان از این برادر گرامی استدعا دارم همانگونه که حقیر به بند بند مقاله ی ایشان پرداختم، ایشان نیز اگر قصد جواب دارند به همین شیوه عمل کرده و از کلی گویی و پریدن به شاخه های دیگر بپرهیزند.

شاهد از غیب رسید

پس از گذاشتن مطالب قبلی، بحث نسبتا مفصلی با برادر عزیز (۱شیعه) درگرفت که می توانید در بخش نظرات پست های قبلی آن را مطالعه کنید. امروز آخرین مطالبمان رد و بدل شد و قرار شد که به همین مقدار اکتفا کرده و نتیجه گیری را به خوانندگان محترم واگذاریم. من هم از تلاش ایشان برای هدایت خویش به راه راست تشکر کرده و داشتم آخرین کامنتم را می گذاشتم که بر حسب اتفاق به خبر بسیار جالبی از حضرت آیت الله وحید خراسانی برخوردم که بد نیست عین خبر و آدرس آن را ذیلا جهت اطلاع خوانندگان گرامی گذاشته و مابقی را بنا به فرمایش خداوند کریم که فرمود:«و بشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه» بقیه ی کار را به عهده ی شما خواننده ی گرامی وانهم.

حضرت آیت الله وحید خراسانی

بيانات حضرت آیت الله وحید درباره برخي سوءبرداشت‌ها

به گزارش خبرنگار «جهان»، حضرت آیت الله وحید خراسانی در دیدار برخی اعضای جامعه مدرسین گفت: برای حفظ شعائر حسینی، باید از ورود بدعت ها و کارهای خلاف به نام عزاداری، جلوگیری کرد.
آیت الله وحید خراسانی در دیدار برخی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، حمایت از نظام اسلامی را واجب دانست و با انتقاد از برخی کارهای خلاف که به نام عزاداری انجام می گیرد، گفت: موضوع، حکم وجوب حفظ شعائر حسینی (ع) است. این کارهای خلاف، بدعت است.
آیت الله وحید خراسانی در دیدر با حضرات آيات مرتضی مقتدایی، صابری همدانی و غروی به تبین و تشریح دیدگاه خود درباره تنظیم شعائر حسینی پرداخت و اظهار داشت: شعائر حسینی مانند سینه زنی، زنجیر زنی و اقامه عزاداری برای حضرت سید الشهدا (ع) باید محفوظ بماند و نباید خدشه ای به آن وارد آید.
وي افزود: یکی از مصادیق حفظ شعائر حسینی (ع) جلوگیری از ورود بدعت و کارهای اخلاقی که گاه انجام می شود است.
این مرجع تقلید با بیان این که اگر خدشه ای به شعائر حسینی (ع) وارد آید، کمر رسول الله (ص) خم می شود، تاکید کرد: در جایی که کلام مخوف به قرائن باشد، اطلاق جایی ندارد، از این رو برخی از کارهای نادرستی که به نام اقامه عزای ابا عبدالله (ع) صورت می گیرد، این ها نه تنها مصداق عزاداری و اقامه شعائر حسینی (ع) نیست، بلکه بدعت و کارهای خلافی است.
آیت الله وحید خراسانی در بیان مصداق بدعت در عزاداری، عربده کشیدن، گفتن جملات کفرآمیز مانند لا اله الا زينب و لا اله الا فاطمه و خود را حسین الهی نامیدن و اشاره و تصریح کرد: این ها که شعائر حسینی (ع) نیست. حکم وجوب مربوط به حفظ و تقویت شعائر حسینی (ع) مي باشد، نبايد حکم از این موضوع ،به موضوع دیگری جابه جا کرد . موضوع حکم، شعائر حسینی (ع) است نه این کارهای خلافي كه انجام می شود.
وي در ادامه با تاکید بر این که تا کنون آن چه در این باره گفته ام راجع به قمه زنی نبوده است، خاطر نشان ساخت: راجع به قمه زنی من اصلا حرفی نزدم، مطالب من ناظر به قمه زدن نیست، در برخی مجامع فقهی، کلام من مطرح و تحریف شده است. هیچ کس هم دفاع نکرده است ،من این را نگفتم و تحریف شده است.
این مرجع تقلید سپس با تجلیل از خدمت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در حوزه علمیه قم افزود: ایشان قلم و بیاناتشان در خدمت دین و ترویج اسلام است و باید از ایشان حمایت کرد.
وي در بخش دیگری از سخنانش، حمایت از نظام را واجب خواند و ادامه داد: اگر این نظام اسلامی نباشد، معلوم نیست چه در می آید؟ بدتر از گذشته می شود. حمایت از این نظام را لازم و واجب می دانم.
 

تعظیم شعائر یا ...!

یا حسین

دیروز داشتم در اخبار سیر می کردم که به فرمایشات آیت الله مکارم برخوردم. البته حقیر مقلد ایشان نیستم ولی از آن جا که در چند ماه گذشته حرف و حدیث های زیادی از طرف برخی افراد مشکوک در خصوص نظرات این بزرگوار در تعظیم شعائر حسینی پخش شده بود، تصمیم گرفتم عین اظهار نظر ایشان را در این مورد در وبلاگ قرار دهم. ولی با اعتراض یکی از وبلاگ نویسان محترم که از قضا از طرفداران قمه زنی هستند، مواجه شدم که: (خيلي غيرمنتظره بود!! جسارتا اگر تقويم خدمتتان نيست چند وقتيست وارد ماه ربيع الثاني شديم!) و باز: (واقعا متعجب شدم از اينكه بدون هيچ مناسبتي دوباره تكرار مكررات اينها را كرديد. از تجربيات قبلي ارتباط با شما به نظرم مي رسد كه اولا اهل تفكر و تحقيق باشيد و ثانيا هدف شما دفاع از دين و انقلاب باشد و اگر چنين باشد در هر دو هدف و ترتيب اولويت آندو مشترك هستيم گرچه بينش من به هردو مورد دين و انقلاب چنانكه در مطالب بعدي توضيح خواهم داد با شما تفاوتهاي اساسي دارد اما براي طولاني نشدن كلام فعلا از شما خواهش مي كنم به اين نشاني كه مي دهم مراجعه كنيد http://www.tatbir.com/index2/initial.htm و منصفانه قضاوت كنيد كه اين ديني كه شما مي خواهيد از آن دفاع كنيد امروزه به قامت كداميك از طرفين اين دعوا راستتر مي آيد؟ اگر جواب منطقي و روشني داشتيد من هم دنبال شما خواهم بود و گرنه به فرمايش اميرالمومنين كن في الفتنه كابن اللبون. همه اميد ما اين است كه اگر دنياي آبادي نداريم امام حسين آخرتمان را آباد كند. مباد كه ندانسته به جنگ با او برخيزيم ؟! – 1 شیعه)

البته جواب کوتاهی ذیل نظر ایشان که در پست قبلی درج شده نوشتم ولی به زعم این برادر عزیز مقابله با فتنه هایی که ممکن است شعائر حسینی را آلوده کند، جنگ با امام حسین(ع) است. بنابراین امروز می خواهم برای آخرین بار در خصوص قمه زنی مطلبی را بنویسم و در آن عمق نظر و عقیده ی خود را بیان کنم.

از قبل قول داده بودم که در مورد آسیب شناسی هیئات مذهبی با هم صحبت کنیم. گر چه قمه زنی را (حداقل در قم و در هیئات مذهبی آن) آنقدر شایع و بزرگ نمی دانم که طرفدارانش مطرح می کنند، ولی این مطلب پیش درآمدی باشد برای آن بحث که در روزهای آینده بدان خواهم پرداخت:

چند سالی است که این بحث میان برخی افراد در گرفته است که بالاخره قمه زنی خوب است یا بد؟!

کسانی که طرفدار این کار هستند تاکید بر صحیح بودن این عمل دارند و به فتاوای برخی از علما استناد می کنند ولی مخالفین این عمل نیز بر ناصحیح بودن آن و بر فتاوای برخی دیگر از علما تاکید می کنند. ولی به هر حال حق با کدام طرف است؟

حقیقت این است که تعظیم شعائر حسینی از مهم ترین و پویاترین حرکات تاریخ شیعه است و به قول حضرت امام(رحمه الله علیه)؛ اسلام را همین محرم و صفر زنده نگه داشته است. اما باید بپذیریم دشمنان اسلام و تشیع، همانانی که در طول تاریخ همواره در صدد ضربه زدن به این آیین حقه و مکتب نجات بخش بوده اند، هیچ گاه بیکار ننشسته و همواره برنامه هایی را برای انحراف عزاداری ها و شعائر (به ویژه شعائر حسینی) به سمت قشریگری و ظاهرسازی پیاده کرده اند. در این مدت نیز اغلب علمای شیعه این مهم را درک کرده و به جای خود عکس العمل مناسب نشان داده اند ولی متاسفانه برخی دیگر نیز به واسطه ی عدم اطلاع از اوضاع و احوال جهان کمتر به درک صحیحی از این مسائل رسیده اند.

وجه اشتراک نظر علما در خصوص قمه زنی (تا آنجا که بنده فتاوای ایشان را خوانده ام) این است که هیچ کدام شان این عمل را مطلق تایید نکرده و به قیودی مانند: عدم صدمه رساندن به بدن، عرف بودن در جامعه و ... مقید کرده اند. که این خود جای حرف و صحبت زیادی دارد.

معروف است که مراجع بزرگوار بر مبنای استفتایی که از ایشان می شود، پاسخ می گویند. یعنی شیوه ی طرح سوال و مبانی سوال در پاسخ استفتاء دخیل است. سوالاتی که از این بزرگواران در خصوص قمه زنی شده است عمدتاً قمه زنی را یکی از راه های تعظیم شعائر حسینی ذکر کرده اند، ولی آیا تا به حال، فیلم ها و تصاویری که از این عمل در بین بلاد کفر و مسلمین غیر شیعه پخش شده و توضیحات و زیرنویس های آن ها را که در رد افکار حقه ی شیعیان است را به محضر ایشان نشان داده اند؟ آیا تا به حال به ایشان گفته اند که چه تعداد از انسان ها با دیدن این صحنه ها نسبت به شیعه منزجر شده اند؟ آیا تا به حال این واقعیت به سمع و نظر ایشان رسیده است که چه تصویر دهشتناکی از تشیع به واسطه ی همین عمل در ذهن جوانانی که هر یک بالقوه می توانستند مبلغ مذهب حقه ی شیعه باشند، ترسیم کرده و  چه بلوایی را علیه شیعه برپا کرده است؟

من در خصوص علمای گذشته صحبت نمی کنم. گر چه در بین آن بزرگواران هم بودند تیزبینانی که امروز را می دیدند و به مقابله با این عمل فتوا دادند؛ بزرگانی همچون مرجع بزرگ آیت الله آسید ابولحسن اصفهانی، علامه سید محسن امین و ... ولی به واسطه ی جهل عوامانه ای که در جامعه وجود داشت مجبور به سکوت و انزوا شدند. همان گونه که حضرت آیت الله بهجت فرمودند؛ آیت الله آسید ابوالحسن اصفهانی تا آخر عمر از فتوای خویش (حرام بودن قمه زنی) برنگشت ولی چون عوام به این مسئله توجه نکرده و به کار خود ادامه دادند، ایشان سکوت کردند چون کاری از دستشان برنمی آمد!

من از امروز صحبت می کنم، عصر انفجار اطلاعات! عصر فیبر نوری! عصر دهکده ی جهانی! که اخبار در آن سریع تر از اخبار در روستاهای ساده ی چند خانواره پخش می شود. من از امروز صحبت می کنم.

جالب این جاست که آقایان به این حربه متوسل می شوند که: اگر بنا باشد ما برای خوشامد یا ناراحتی دیگران فرایض و شعائرمان را ترک کنیم، پس اگر آن ها نماز خواندن ما را هم مسخره کردند، باید آن را ترک کنیم؟

در این شبهه مغلطه ای بسیار آشکار جلوه گر است و آن هم مساوی دانستن فرایض الهی و واجبات دینی با یک عمل مشکوک بی ریشه است. اولا اسلام با فرایض و نواهی اش شناخته می شود و در هیچ یک از فرایض یا نواهی اسلامی تعارضی با فطرت انسان ها وجود ندارد. ثانیا مگر قمه زنی ضروری اسلام است که ترک آن موجب سقوط انسان از دین شود؟!

مورد دیگر هم این است که طرفداران این عمل، همواره خود را در پس عنوان مقدس تعظیم شعائر حسینی پنهان کرده و مقابله با قمه زنی را مقابله با شعائر حسینی قلمداد کرده و مخالفین این عمل را ذیل عنوان کلی مخالفین شعائر حسینی می کوبند (مراجعه کنید به همان سایتی که آدرسش در ابتدای این مطلب توسط آقای 1شیعه درج شده) و البته از بیانات علمای گرانقدری همچون آیت الله وحید خراسانی که در رد مخالفین شعائر حسینی بیان فرموده اند استفاده می کنند. در حالی که باید به ایشان گفت؛ نه قمه زنی مساوی با شعائر حسینی است و نه مخالفت با آن مخالفت با این شعائر. قمه زنی عملی است که انسان های بسیاری را از شعائر حسینی گریزان کرده است. نگارنده هنوز بعد از نزدیک به سی سال، فراموش نکرده ام که در خردسالی با یکی از اقوام صبح عاشورایی را به زیارت کریمه اهل بیت می رفتم که ناگاه با دسته قمه زنی عراقی های مقیم قم مواجه شدیم. آنقدر وحشت کرده و حالم منقلب شد که خود را به درون خانه ای پرتاب کردم و صبر کردم تا آن ها از خیابان عبور کنند تا بتوانم به خانه برگردم. و البته کم نیستند امثال من. گر چه خدای را شکر هیچ گاه همشهریان من به این کار مبادرت نمی کردند تا من این کار را مساوی با شعائر حسینی بپندارم ولی چه بسیارند افرادی که با دیدن این صحنه از نام عاشورا گریزان می شوند!

بدیهی است تعظیم شعائر حسینی از وظایف هر شیعه یا محب اهل بیت است ولی این تعظیم شعائر باید مطابق دستورات دینی و سنت معصومین(علیهم السلام) باشد. به قول حضرت آیت الله امجد که می فرمودند؛ اگر کسی آن قدر معرفتش به امام حسین(ع) زیاد شود که با شنیدن روضه ی امام حسین(ع) دق کند و بمیرد جای هیچ ملامتی ندارد و خوشا به سعادتش، اما برخی اعمال ما تنها ظاهرسازی و قشری گری است. شور می گیریم و مانند دراویش این طرف و طرف می دویم و کله امان را تکان می دهیم و در این میان یک جوان (نه از روی معرفت و شناخت، بلکه از روی شور و هیجان) سرش را به در و دیوار می کوبد، آیا این ارزشش بیشتر است یا نشستن، فکر کردن، معرفت پیدا کردن و آن گاه سینه زدن و گریستن!؟ و به قول حضرت آیت الله جوادی آملی شعائر امام حسین به این سینه زدن ها و عزاداری ها نیاز دارد ولی باید در کنار آن معرفت به امام حسین و راه امام حسین هم بالا برود.

متاسفانه اینترنت فضای مناسبی برای طرح بعضی مسائل نیست و الا استدلال های خیلی قوی تری در رد این مسئله می شد بیان کرد که البته این استدلالات خاص خانواده ی شیعه است و درز کردن آن به بیرون کار صحیحی نیست. اما سر بسته بگویم که چه کسانی پشت این ماجراها هستند، کسانی که توقع جایگاه هایی بالاتر را داشتند، کسانی که در خانواده شان شبکه ی جاسوسی کشف شد ولی هیچ گاه از آن ها تبری نجستند، کسانی که جاسوسشان را با سوء استفاده از برخی علما و پادرمیانی ایشان به خارج کشور گریزاندند و کسانی که ...

سر این قصه دراز است ولی از آن جا که مبانی و استدلالات این حقیر که بخشی از آن در بالا آمد، در ردّ این جریان آن قدر استحکام دارد، که دلایل مختلف و ضعیف طرفداران این جریان که تقریباٌ تمامی آن ها را خوانده یا شنیده ام و حرف جدیدی از ایشان ندیده ام، نتواند من را از نظرم برگرداند، بنابراین این آخرین پست بنده در مورد بحث قمه زنی خواهد بود، مگر این که موافقین محترم دلیل جدیدی رو کنند! از خداوند می خواهم که به همه ی شیعیان امیرالمومنین، درک و بصیرت و فرقان عطا فرماید.

یا علی مدد!

هشدار آيت‌الله‌العظمي مکارم شيرازي نسبت به برخي اختلاف افکني‌ها

آیت الله العظمی مکارم شیرازی

 آيت‌الله‌العظمي مکارم شيرازي در پاسخ استفتاء جمعي از مقلدان ايشان درباره نحوه عزاداري سيدالشهداء(ع) و تلاش دشمن براي اختلاف افکني ميان عزاداران برضرورت هوشياري مسلمانان تأکيد کردند.   

اين مرجع تقليد در پاسخ به اين استفتاء با اشاره به عظمت شعائر حسيني از آن به عنوان افضل شعائر اسلامي ياد و تصريح کرده‌اند: شايد هنوز زود است که ما عظمت عاشوراي حسيني را درک کنيم و به عمق آن برسيم.

 ايشان با بيان اينکه مراسم عزاداري امام حسين(ع) در طول تاريخ، حافظ مذهب ما بوده است مرقوم داشته‌اند: پيروزي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و پيروزي حزب‌الله جنوب لبنان و موفقيت بزرگ شيعيان عراق در سايه آن صورت گرفت و اگر اين عزاداري‌ها نبود، امروز ايران و عراق و لبنان رنگ ديگري داشت. 

آيت‌الله‌العظمي مکارم شيرازي با اشاره به جاذبه بالاي اين مراسم وحضور ده ميليون زائر در اربعين امسال در کربلا آورده‌اند: اينجانب هنگامي که صحنه تکان دهنده حرکت زوار را ديدم که با پاي برهنه و همراه کودکان خردسال و شيرخوار به سوي آن مقصد عاشقان در حرکتند، آرزو کردم که اي کاش من هم در ميان آنها بودم.

 در ادامه اين پاسخ آمده است: به همين دليل دشمنان مي‌کوشند آنرا تضعيف يا کمرنگ کنند يا با خرافات بياميزند و از عظمت آن بکاهند.

 آيت‌الله‌العظمي مکارم شيرازي با اشاره به اهانت به ساحت مقدس پيامبر اسلام از سوي اروپايي‌ها، به خاک و خون کشيده شدن مسلمانان فلسطين توسط اسرائيل و طراحي اين رژيم غاصب با همکاري آمريکا براي نابودي حزب‌الله لبنان تصريح کرده‌اند: در اين شرايط و در حالي که همه روز برادران و خواهران ما به وسيله وهابيان متعصب در عراق شهيد مي‌شوند و ابرقدرت‌ها شب و روز براي جمهوري اسلامي ايران يعني تنها حکومت اسلامي شيعه در جهان، توطئه مي‌کنند، بيش از هر زمان نياز به وحدت و آرامش داريم.

 ايشان افزوده‌اند: کدام عقل اجازه مي‌دهد که در چنين شرايطي به شايعات دامن بزنيم و اختلاف تازه‌اي بيفکنيم و آب به آسياب دشمن بريزيم و از مقابله با آن خطرات عظيم دور بمانيم؟ 

 همچنين تصريح کرده‌اند: بايد مراسم عزاداري به کوري چشم دشمنان با شور و شکوه هر چه تمام‌تر و در اوج عظمت و هر سال بهتر از سابق برگزار شود و هر کاري که عظمت اين مراسم را مخدوش کند محکوم گردد و محال است کسي شيعه باشد، ولي خواهان عظمت اين مراسم نباشد.

 ايشان در اين پاسخ برگزاري عزاداري‌ها به نحوه سنتي و طبق دستورات ائمه هدي(ع) با راهنمايي علماي محترم بلاد را خواستار شده و تأکيد کرده‌‌اند: پرچم‌هاي حسيني هر جا در اهتزاز باشد، دسته‌جات سينه‌زني و زنجيرزني با نظم و شکوه در هر کوي و برزن به راه افتد، ولي مراقب باشند افراد ناآگاه تعبيرات کفرآميز و غلو بر زبان جاري نکنند و عزداران، آسيب جدي به بدن خود نرسانند و کاري که در نظر عموم مردم موجب وهن مذهب است انجام ندهند تا بهانه به دست دشمن نيفتد و بدخواهان مأيوس گردند.

 آيت‌الله‌العظمي مکارم شيرازي تلاش خطبا و مداحان در ايجاد همگرايي ميان مسلمانان و بيان اهداف سالار شهيدان همچون کسب عزت و شرف و آزادگي و امر به معروف و مبارزه با ظلم و فساد را امري سزاوار دانسته و مرقوم داشته‌اند: چه خوب است اين اهداف با شواهد تاريخي در کتب درسي مدارس و دانشگاه‌ها ثبت گردد و جوانان عزيز، مصداق زنده «عارفا بحقه» گردند. 

در پايان اين پاسخ آمده است: اينجانب به سهم خود از تمام کساني که در اين دو ماه عزيز، دسته‌جات و مجالس حسيني را از طرق مختلف گرم نگاه داشتندو در اين راه زحمت‌ها کشيدند تشکر مي‌کنم و سربلندي ملت عزيزمان را در سايه لطف خداوند و زير لواي پرافتخار سالار شهيدان و تحت توجهات و عنايات حضرت ولي‌عصر(عج) از خداوند متعال خواهانم و از همه مي‌خواهم کاري نشود که عظمت مراسم عزاداري بسيار باشکوه امسال، با دامن زدن به اختلافات تلخ گردد و دشمنان ما شاد شوند.

 جهت اطلاع خوانندگان محترم، متن کامل استفتاء از آيت‌الله‌العظمي مکارم شيرازي در ذيل مي آيد:

 محضر مبارک حضرت آيت‌الله‌العظمي مکارم شيرازي(مدظله العالي)

 با اهداء سلام و تحيت، شک نيست که عزاداري حضرت سيدالشهداء(ع) مايه افتخار همه ما شيعيان است ولي بعضي درباره نحوه عزاداري سئوالاتي دارند و گروهي از دشمنان سعي دارند با پخش شايعات در ميان عزاداران اختلاف بيفکنند، تقاضا مي‌شود به طور شفاف نحوه عزاداري آن سرور آزادگان را براي ما روشن فرماييد.

افسانه سر به محمل کوبیدن

یا حسین

اجازه دهید در ابتدای مطلب به خواننده ی گرامی ای که این وبلاگ را هم اکنون مطالعه می فرماید این نکته را اعلام کنم که این وبلاگ یک بچه هیئتی است که محب امام حسین(ع) و آباء و ابناء طاهرین آن حضرت است، بنابراین اگر در این مایه ها نیستید وقت خود را اینجا تلف نفرمایید. این را از آن جهت می نویسم که برخی نظراتی می گذارند و الفاظی را به کار می برند که بیشتر لایق خودشان است تا بچه مذهبی ها، بنده هم نه قصد و نه وقت پاسخگویی به آن اراجیف را دارم، فقط تنها کاری که می کنم از فهرست نظرات پاکشان می کنم، چون مطالبی است که ارزش حتی یک بار خواندن هم ندارند.

و اما بعد:

باز هم بنا نداشتم دیگر میانه ی بحث آسیب شناسی هیئات مذهبی، گریزی به این طرف و آن طرف بزنم. اما در خصوص مبحث آسیب شناسی با برخی دوستان مشورت کردم و تصمیم گرفتم به خاطر پخته شدن بیشتر مباحث ابتدا آن را در میان برخی افراد خبره مطرح کنم و در صورتی که اشکالی بدان ها وارد نبود، در وبلاگ قرار دهم که به زودی این کار را شروع خواهم کرد.

و اما در مورد عنوان این پست بهتر است به ادامه ی مطلب تشریف بیاورید...

ادامه نوشته

آسیب شناسی هیئات مذهبی(2)

به نظر می رسد بحث آسیب شناسی هیئات مذهبی را باید در ابعاد مختلف پیگیری نمود. اجازه دهید پیش از این که وارد ابعاد مختلف شویم، منظور خود را از آسیب تبیین کنیم. به فرهنگ عمید که مراجعه کنیم، آسیب را «آزار، گزند، درد، رنج، صدمه، زیان، خسارت، ضرب و ضربه» معنا کرده است. بدین ترتیب منظور ما از آسیب شناسی، شناخت هر چیزی است که به هیئات مذهبی چه از نظر شکل و چه از نظر محتوا، صدمه یا زیان وارد می کند. این البته گستره ی وسیعی است که چرخش در آن نیازمند همیاری و همفکری دوستان دلسوز و بامعرفت هیئتی است.

امیدوارم عزیزان هیئتی تصور نکنند ما می خواهیم با این کار خدای ناکرده و نعوذ بالله امام حسین(ع) را نقد کنیم. امام حسین(ع) از نظر هر شیعه ای قرآن ناطق است و همانگونه که خداوند در خصوص قرآن صامت وعده داده است که کسی توان دخل و تصرف در آن را نخواهد داشت و خود حافظ آن است، بدیهی است تفکر، منش، رفتار و عقیده ی امام حسین(ع) در پیشگاه الهی بسیار بلند مرتبه تر از آن است که کسی جرئت حتی نظاره ی مستقیم بدان خورشید تابان را داشته باشد.

اما مگر ما در مورد قرآن نبایستی آدابی را رعایت کنیم؟ مگر احترام قرآن، شناخت قرآن، فهم قرآن و ... وظیفه ی مانیست؟ آیا به صرف این که خداوند فرموده که خود حافظ کتاب الهی خویش است، وظیفه از دوش ما ساقط خواهد شد؟! آیا اگر کسی خدای نکرده در حضور ما با قرآن عظیم رفتار ناشایستی ـ چه از روی علم و چه از روی جهل ـ داشته باشد، ما عکس العملی نشان نخواهیم داد؟! بنابراین هیئت نیز که مجلس ذکر اولیاءالله و در رأس ایشان حضرت سید الشهداء(ع) است، نباید عالماً یا جاهلاً مورد بی احترامی قرار گیرد. و ما در صدد شناخت مواردی هستیم که منجر به این امر می شود تا بلکه با معرفت بیشتر از آن ها جلوگیری کنیم.

و اما ابعاد مختلفی که مد نظر قرار خواهند گرفت، دقیقاً عناصر تشکیل دهنده ی هیئات است.

هر هیئت در یک نگاه اجمالی از سه بخش اصلی تشکیل می شود:

  1. سخنران و مداح
  2. مستمعین
  3. گردانندگان هیئت

گر چه در نگاه های تیزبینانه می توان بخش های جزئی تری را نیز به این سه بخش اضافه کرد که احتمالاً از حوصله ی بحث ما خارج است.

ما در این نوشته ها سعی داریم به صورتی مبسوط به وظایف هر بخش پرداخته و آسیب های احتمالی آن بخش را موشکافی کنیم.

فعلاً اگر کسی در خصوص این دسته بندی نظری دارد، اعلام کند.

 

سخنی با برادری که دلش از مردم زمانه خون است!

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یا امیرالمومنین

 

سید حیدر:

توکلت علی الحیدر باذن الله اکبر
شما چه زود ایراد به سخن اینجانب گرفتید امیرمومنان فرمودند: ای سلمان وای اباذر
هرکس ما را به معرفت ونورانیت نشناسد کافر است
معرفت ونورانیت حضرت این است که بدانیم او خالق زمین وآسمان است به اذن الهی و روزی ده تمام کائنات است باذن الله و وقتی او این چنین است چه اشکالی دارد که توکل براو کنیم که همان توکل بر خدای واحد است (حضرت حیدر در حدیث معروف معرفت به نورانیت که در بحار الانوار آمده ومرحوم آیه الله منبسط در القطره آورده است خودرا خالق و رازق دانستند باذن الله و فرمودند ما را خدا نخوانید و هرچه می خواهید بگویید )ما توکل بر مولا می کنیم زیرا او مصداق واقعی خدا شناسی است
ثانیا این کتاب به نام قمه زنی سنت با بدعت به چاپ رسیده و در فصل افسانه سر به محمل کوبیدن این حرف ها را بیان می کند دوست من آیا می شود شخصیتی چون زینب کبری سلام الله علیها که فرزند علی وفاطمه سلام الله علیها باشد و خواهر حسنین علیهم السلام معصوم نباشد اعتقاد من براین است که ایشان معصوم هستند زیرا اگر معصوم نبودند چگونه میتوانستند جریان کربلا را برعهده بگیرند

حضرت سکینه دختر امام جواد علیه السلام نقل می کنند از حضرت که فرمود: چون امام سجاد در واقعه کربلا دچار بیماری شدند ( به ظاهر) امام حسین وصایای امامت و ولایت را به دوش زینب کبری سپردند تا ایشان از آن محافظت کرده و به حضرت سجاد برسانند مراجعه شود به (كمال الدين، ج2، ص501، اثبات الوصيه ص231). و یا کتاب سحاب رحمت نوشته حجه الاسلام والمسلمین اسماعیلی چاپ انتشارات مسجد مقدس جمکران باب حضرت زینب کبری سلام الله علیها
حال به نظر شما شخصیتی که وصایای امامت و ولایت بر دوشش به امانت بوده معصوم نیست !!!!چرا زینب کبری معصومه زمین وزمان است
ببخشید سرتان را درد آورده ولی یکباره دلم خون شده بود از دست جاهلیت این مردم و این گونه حرف هایم را نوشتم که برای شما ایجاد شبهه شد امیدوارم شبعه دیگری برایتان پیش نیمده باشد
درضمن از حسن نیت شما آگاهی حاصل شده زیرا اهل قم همگی انسان های عالم به شریعت اسلام وشیعه هستند
سلام علی اهل قم

 

برادر بزرگوار جناب آقای سید حیدر، در پاسخ به مطلب پیشین مطالبی را فرموده اند که لازم است قبل از پرداختن به بخش دوم بحث «آسیب شناسی هیئات مذهبی»، به آن اشاره ای کوتاه داشته باشم، گر چه این کار را گرفتار شدن در حواشی و واماندن از اصل می دانم ولی به لحاظ تغییراتی که در عبارات این برادرمان بروز کرده، لازم است چند خطی توضیح را لحاظ کنم.

اول می پردازم به بخش آخر این نظرات که فرموده اند «اهل قم همگی انسان های عالم به شریعت اسلام و شیعه هستند.» بنده از طرف خود و همشهری هایم از این حسن نیت ایشان تشکر می کنم ولی منظور من از تاکیدی که بر قمی بودنم کردم، خدای ناکرده تفاخر نبود. ضمن این که اهل قم را با قید همگی عالم به شریعت دانستن نیز درست نیست. مگر این که متخلفین و خوارج از این قاعده را قمی ندانیم. به هرحال:نقد من به سخن جناب سید حیدر نه از این باب بود که خدای ناکرده بخواهم از مقام عالی بلند پایگانی چون امیرالمومنین و فرزندان اطهرش بکاهم. بلکه از این بابت بود که ما به عنوان شیعه، حق نداریم هیچ گاه ذره ای از امامان خویش پای پیشتر بگذاریم. ضمن این که شیعه؛ خانواده ای است که مانند هر خانواده ی دیگر، دارای اسراری است که حقّ جار زدن آن را ندارد. این همان مشی بزرگان و امامان ما بوده است. بسیاری از آنچه را ما بی مهابا بر زبان می آوریم،  یقینا کسانی بوده و هستند که بالاتر و والاتر از آن را می دانسته و می دانند ولی هیچگاه بر زبان نمی آورند. دلیل مهم این قضیه هم این است که آن ها این مسائل را وجدان کرده اند و با گوشت و خون خویش دریافته اند و برای یافته ی خویش حرمت قائلند. امّا چون ما تنها از این مسائل، شمه ای را شنیده ایم، خیلی راحت آن را لق لقه ی زبان خویش می کنیم. در حالی که به قول سعدی علیه الرحمه: «آن را که خبر شد، خبری باز نیامد.»

توجه این برادر عزیز را به این روایت از معصوم (پیامبر(ص) یا امام علی(ع) ـ تردید از من است ـ ) جلب می نمایم که فرمود: اگر اباذر بداند که سلمان به چیز ایمان دارد، یک آن در کشتن او تردید نمی کند. این در حالی است که سلمان را «منّا اهل البیت» خطاب کرده اند. سوال این است که مگر سلمان به چه چیز ایمان داشت؟! او چه چیزی را می دید که کسانی مانند اباذر که در آن مقام رفیع قرار دارند، از درک آن عاجز بودند؟! در طول تاریخ هرگز کسی به این سوالات پاسخی نداده است. چرا که «آن سوخته را جان شد و آواز نیامد»

حال ما بی مهابا و در حالی که همواره تعداد معصومین خویش را چهارده معصوم خوانده ایم، حضرت زینب(س) را به خیل ایشان می افزاییم، و اگر چنین است چرا حضرت ابالفضل(ع) دارای چنین مقامی نباشد؟ اصلاً مگر لقب حضرت فاطمه ی معصومه(س)، معصومه نیست؟ آیا کدام یک از بزرگان شیعه ایشان را معصوم دانسته اند؟! البته ما به دست نیافتنی بودن مقام این بزرگان معترفیم. ما ایشان را گر چه معصوم نمی دانیم ولی از معصوم هم جدا نمی دانیم. به همین خاطر این ذوات مقدس را تالی تلو معصوم خوانده اند.

نکته ی دیگر این که کتاب مورد اشاره در پست قبلی را که قبلا نام نبرده بودند، این بار نام برده اند: «قمه زنی، سنت یا بدعت». اولاً باید اعتراف کنم که این کتاب را نخوانده ام، ثانیاً نقد یک واقعه ی تاریخی به معنای نادیده گرفتن منزلت کسانی که در آن واقعه حضور داشته اند نیست. شاید در این کتاب عنوان شده باشد که اساس این داستان (سر کوبیدن حضرت زینب(س) بر چوبه ی محمل) صحت ندارد، کما این که وقایع تاریخی زیادی بوده است که وقتی تاریخ نویسان بررسی کرده اند صحت وقوع آن را زیر سوال برده اند. ولی بعید می دانم که گفته باشند حضرت زینب اشتباه کرده این کار را کرده است. حال به خاطر این که این شبهه رفع شود بنده حتماً این کتاب را تهیه و مطالعه کرده و بعداً اصل مطلب را در وبلاگ قرار خواهم داد.

و اما جان مطلوب و مقصود این حقیر از نگارش این پست، همان پیام رنج های رسول خدا(ص)، خون دل های امیرمومنان(ع)، مصیبت های حضرت زهرا(س) و فرزندان طاهرینشان تا حضرت حجت(عج) است که؛ مقصود خلقت، خود خداست. بنابراین نباید این شبهه در ذهن کسانی که با شیعه آشنایی ندارند پیش بیاید که ما امامان خویش را (نعوذ بالله) خدا می دانیم.

به این گفته توجه کنید:

(حضرت حیدر در حدیث معروف معرفت به نورانیت که در بحار الانوار آمده ومرحوم آیه الله منبسط در القطره آورده است خودرا خالق و رازق دانستند باذن الله و فرمودند ما را خدا نخوانید و هرچه می خواهید بگویید)

ما نیز همین را می خواهیم بگوییم. ما نیز امامانمان را واسطه ی فیض خالق بر مخلوق می دانیم، برخی این فرمایش امام(ع) را که فرموده اند: ما را خدا نخوانید و هر چه می خواهید بگویید؛ حمل بر این معنا می کنند که فقط لفظ «خدا» را نباید بر ایشان به کار برد. در حالی که به نظر می رسد منظور حضرت این باشد که در مقابل ما کاری نکنید که دیگران تصور کنند شما ما را خدا می خوانید.

تا مطلب بعد دست علی همواره بر سرتان باد. منتظر نظرات تکمیلی یا انتقادی همه ی شما خوبان خواهم ماند.

یا علی!

آسیب شناسی هیئات مذهبی (قسمت اول)

بسم رب الحسین

ان شاءالله با لطف الهی و عنایت سید الشهدا(ع)، از امروز بحث آسیب شناسی هیئات مذهبی را آغاز می کنیم. قبل از این که وارد این بحث شویم لازم است کمی در مورد خویش که نویسنده ی این مطالب هستم، توضیحاتی ارائه دهم. به این دلیل که کسانی تصور نکنند که نویسنده ی این سطور، بنا بر دلایل شخصی و ... دست به این کار زده، یا هیچ آشنایی با هیئات مذهبی ندارد و ...

بنده متولد یکی از محلات پایین شهر قمم، خیابان چهارمردان را تمام قمی ها و بسیاری از غیر قمی ها می شناسند. من اهل همان محلم. خداوند توفیق داده است که مانند بسیاری از شما خوانندگان عزیز این وبلاگ، از کودکی و خردسالی در دسته های عزاداری امام حسین(ع) و هیئات مذهبی حضور داشته باشم و در واقع بخشی از عمرم را در این راه صرف کرده ام و البته از این بابت ممنون نعمت الهی و توجه و دعوت سیدالشهدا(ع) هستم که اگر این گونه نبود، هرگز بدین مسیر پای نمی گذاشتم. الحمدلله الّذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله.

از وقتی هم که پای به عرصه نوجوانی و جوانی گذاشتم، به اتفاق دوستانم هیئتی را تشکیل دادیم که با هدف ماندگاری این پیوند (بین خویش و مجالس امام حسین(ع)) شکل گرفت و بخشی از آن امروز به برگزاری زیارت ناحیه مقدسه می گذرد که در پست های پیشین بدان پرداختم. خلاصه این که گوشت و پوست و استخوان این حقیر با این مجالس پیوندی دیرینه دارد، گرچه متاسفانه از این دریای لایتناهی کمتر بهره برده و مانند اطفال گریز پای، هر از چندی از این مسیر دور شده و می شوم، ولی خدا را شکر که این دوری دیری نمی پاید و حرکت فرکانسی زندگی ما را مجدّدا به پای این آبشار رحمت می کشاند.

احتمالاً آنچه را که در بالا ذکر کردم برای اثبات حسن نیتم کفایت کند و برای این که بدانید که آنچه می گویم حرف کسی نیست که از دور، دستی بر آتش داشته باشد.

به این نظر که توسط یکی از خوانندگان محترم وبلاگ در پست فراخوان آسیب شناسی هیئات مذهبی گذاشته شده، توجه فرمایید:

[!!!!]«توکلت علی الحیدر
نمی دانم چرا همه تا نوبت به عزاداری امام حسین می رسه دنبال آسیب شناسی اون می رن مجالس مولایم حسین هیچ آسیبی نداره واین تویی ومنم که آسیب اونیم چرا عادت کردیم تو کاری که به ما مربوط نیست دخالت کنیم چرا تو کاری که مربوط به امام حسین میشه باید دخالت کنیم چرا باید کتاب چاپ کنن که بنویسن حضرت زینب(نعوذبالله) اشتباه کرده سرش رو به محمل زده وخون از سرش جاری کرده[!!!!] آخر مگر نمی دانید زینب کبری معصوم بوده[!!!!] مگر نمی دانیدبی بی زینب کبری بعد از امام حسین علیه السلام عهده دار مقام ولایت و امامت بودند[!!!!] و حضرت اسرار را به ایشان عرضه داشته اند. (كمال الدين، ج2، ص501، اثبات الوصيه ص231).
«حضرت زينب سلام ا.. عليها سر مبارکشان را بر چوبه محمل زدند»
ارباب مقاتل نقل می کنند: « فالقفتت زینب فرأت رابس اخیها فنطحت جبینها بمقدم المحمل حتی رایتا الدم یخرج من تحت قناعها...»
«
پس هنگامی که حضرت زینب سر مبارک برادرش را برروی نیزه دید پیشانی مبارکش را بر چوب محمل زده تا خون از زیر سرپوششان بیرون آمد و دیده شد».
این هم درد دل من»

اساساَ می شود آسیب شناسی را با همین یک نظر آغاز کرد، البته شرح مفصل آن بماند برای بعد، ولی همین که ایشان لفظ مبارکه ی «توکلت علی الله» را این گونه نوشته اند، حضرت زینب(س) را معصوم دانسته اند و از کتابی بی نام و نشان یاد می کنند که عمل زینب(س) را تقبیح کرده و از همه مهم تر آن حضرت را عهده دار مقام ولایت و امامت عنوان کرده اند، خود نشان از عمق فاجعه ای دارد که امروزه در لایه های درونی و میانی برخی از هیئات مذهبی در حال بروز و ظهور است.

اتفاقا این حقیر نیز با بخشی از نظر این دوستمان موافقم که اگر آسیبی هست از ماست. در واقع مجالس امام حسین(ع) را ما با ندانم کاری هایمان، با برداشت های نادرستمان، با افراط و تفریطمان، به چالش می کشیم. که ان شاءالله در بخش های بعدی بیشتر بدان ها پرداخته و با ذکر نمونه های مختلف، در موردش بحث خواهیم کرد.

کماکان پذیرای نظرات و انتقادات همه ی شما عزیزان هستم. منتظر پست های بعدی باشید.

یا حسین

متن کامل فیلم مصاحبه خبرگزاری فارس با آیت الله العظمی بهجت

آیت الله العظمی محمد تقی بهجت فومنی

در پستی که در خصوص نظر حضرت آیت الله العظمی بهجت در مورد قمه زنی گذاشتم، یک آقا یا خانم بزرگواری با نام «قمه زنی حقیقت مظلوم» ضمن درج استفتایی از حضرت ایشان، عنوان کرده بودند که شخصا از ایشان در مورد این خبر سوال کرده و ایشان منکر چنین خبری شده اند.

در آنجا بنده توضیحاتی در مورد پاسخ استفتا دادم که عزیزان می توانند به بخش نظرات همان پست مراجعه کنند. و در مورد این که معظم له این خبر را تکذیب کرده باشند هم توضیح دادم که می توانند فیلم مربوطه را دانلود کرده و ببینند ولی چون احتمال دادم که کسانی باشند که وقت یا حوصله ی دانلود آن فیلم را نداشته باشند، تصمیم گرفتم متن آن گفتگوی کوتاه را که بین خبرنگار خبرگزاری فارس و حضرت آیت الله العظمی بهجت صورت گرفته در این پست قرار دهم تا دوستان بیشتر در جریان قرار گیرند:

تاریخ مصاحبه ۲۴/۹/۸۶ بعد از پایان درس خارج معطم له می باشد.

خبرنگار: آقاجان سلام علیکم، از حضرتعالی نقل شده که مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی یک سالی مثل این که قمه زدن را واجب کرده بودند و حضرتعالی هم تبعیت کردید و گفته اند که لباسی هم داشته اید برای قمه زدنتان، گفته اید که این را در کفن من بگذارند. اینها صحت دارد از طرف حضرتعالی؟

آیت الله بهجت: نه! این طوری نبوده! ایشان هم بر نگشته بود از رای خودش. منتهایش این که تعقیب نکرد و مانع نشد، یک مطلب دیگری است.

خبرنگار: از حضرتعالی نقل کرده اند آقا!

آیت الله بهجت: و اما این که بعد از این که ایشان غدغن کرده بود و ترک کرده بودند، شروع کردند مردم به عملیه. نه برای این خاطر که او گفته شروع بکنید. برای خاطر این که او دیگر تقریبا عاجز بود. بنده فقط همین یک چیز یادم می آید که این ها وقتی شروع کردند به قمه زدن و من هم نزدیک بود بیایم به ایران، قطراتی از خون به عمامه ی من چسبیده بود و این ها باران که نبود، احتیاطی که نداشت،  قطرات بود. این همین طور بود و تا ایران هم با من بود.

 

فراخوان آسیب شناسی هیئات مذهبی

!!...

به مناسبت پست قبلی که گذاشتم، ان شاءالله اگر عمری باقی باشد، بعد از دهه ی اول که یک کمی سر من هم خلوت تر می شود، مطالبی را پیرامون آسیب شناسی هیئات مذهبی خواهم گذاشت. البته از شما می خواهم اگر مطلبی به نظرتان می رسد که لازم می دانید در این زمینه ذکر شود، در بخش نظرات اعلام فرمایید. این پست در واقع یک فراخوان است.

نظر آیت الله العظمی بهجت در مورد قمه زنی

یکی دو سال قبل، فیلمی تحت عنوان «حقیقت مظلوم» در قم پخش گردید که ظاهرا در اصفهان تهیه شده بود و به بررسی مسئله ی قمه زنی پرداخته و این گونه القا کرده بود که قمه زنی، حقیقتی است که به واسطه ی برخی از دستورات حکومتی؛ مظلوم واقع شده است. امسال هم در بدو محرم کتابچه های کوچکی شبانه در منازل قم انداخته شد و در آن توضیح داده بودند که خالص ترین شیوه!! برای عزاداری امام حسین، قمه زنی است ولی حکومت اجازه ی این کار را نمی دهد.

دیروز در اخبار که بررسی می کردم به خبر جالبی برخوردم که توجه به آن شاید برای شما هم خالی از لطف نباشد:

حضرت آیت الله العظمی بهجت

واكنش آيت‌الله‌ بهجت درباره تقدس‌خون قمه‌‌زني
حضرت آيت الله بهجت در پاسخ به استفتائي، مطالب منسوب به وي درباره جواز قمه‌زني را رد كرد.
 به گزارش «جهان» و به نقل از رسا، حضرت آيت‌الله محمد تقي بهجت در پاسخ به استفتائي، مطالب منسوب به وي درباره تقدس خون قمه زنان و جواز اين بدعت را رد كرد.
متن كامل اين استفتا و پاسخ آن بدين شرح است:
«محضر مبارك مرجع بزرگوار، حضرت آيت‌الله العظمي بهجت(دام ظله العالي)
سلام عليكم؛
به استحضار مبارك مي‌رساند، مدتي است يك لوح فشرده (سي دي) با عنوان «حقيقت مظلوم» در ارتباط با فتواي مرحوم اصفهاني به وجوب قمه‌زني، تكثير و توزيع گرديده و در آن با نقل قول و انتساب مطلبي به جنابعالي در راستاي تقدس خون قمه‌زنان و وصيت حضرت‌عالي براي همراهي در كفن و قبر خود بهره‌برداري نموده و در اين مطلب استناد به حضرت‌عالي نموده‌اند، مستدعي است در جهت تنوير افكار مقلدين حضرت‌عالي نسبت به صحت و سقم مطلب مزبور اعلام نظر نماييد. باتشكر، جمعي از مقلدين حضرت‌عالي، تهران، مسجد امام موسي‌بن جعفر(ع)
پاسخ:
باسمه تعالي
آن چه بنده نقل كرده‌ام، مخالفت مرحوم استاد آقا سيد ابوالحسن اصفهاني (رحمت الله عليه) با عمليت قمه و آن كه تا آخر هم مخالف ماندند و هيچ اجازه ندادند.
اما بنده چنين لباس خون آلودي ندارم و چنان وصيتي هم نكرده‌ام»
گفتني است، در دوران كنوني با توجه به تبليغات گسترده عليه مكتب شيعه، مراجع و بزرگان با قمه‌زني و كارهايي از اين دست كه موجب وهن دين و مكتب اهل‌بيت (ع) است به شدت مخالفند و آن را نوعي بدعت مي‌دانند. در همين راستا اداره ارشاد قم با انتشار كتابي با عنوان دست پنهان، تاريخچه قمه‌زني و ديدگاه‌هاي مراجع و بزرگان دين را نسبت به اين عمل انحرافي گردآوري كرده‌ است.
شايان ذکر است، متن کامل کتاب دست پنهان در بخش گزارش هاي رسا به نشاني در دسترس علاقه مندان است.
ضمنا خبرگزاری فارس فیلم کوتاه  مصاحبه با معظم له را در سایت قرار داده که می توانید آن را از اینجا دانلود کرده و تماشا کنید.
در این خصوص در آینده بیشتر با هم صحبت خواهیم کرد.