مراحل قلمزنی ضریح مطهر امام حسین(ع)

به اتفاق جمعی از هیئت امنای ساخت ضریح مطهر امام حسین(علیه السلام) رفته بودیم دفتر آقای محمدی­نیا؛ رییس صدا و سیمای قم تا برای شیوه­ی تبلیغ برنامه­های کارگاه، برنامه­ریزی جدیدی صورت دهیم. آقای محمدی­نیا هم آن دسته از همکارانش را که به نوعی می­توانستند ما را در این زمینه یاری کنند، دعوت کرده بود دفترش.

جلسه هنوز صورت رسمی به خودش نگرفته بود. حاج محمود (پارچه باف؛ مدیر پروژه) رو کرد به من و پرسید: "سایت تابناک رو چک کردی؟ چی نوشته بود؟" گفتم: "گزارش تصویری را که پریروز عکاس ایلنا و ابنا از کارگاه گرفته بودند، روی سایت­شان گذاشته­اند." مثل کسی که از چیزی خبر دارد گفت: "این را می­دانم، آن چیزهایی که زیر این گزارش به عنوان نظر نوشته بود را هم دیدی؟" از اول می­دانستم دنبال همین مطلب است ولی چون می­خواستم خیلی توجهش جلب نشود از کنارش گذشته بودم. هنوز جواب نداده بودم که ادامه داد: "نوشته­اند این ضریح 5 میلیارد هزینه داشته و تا الان 7 میلیارد از مردم پول گرفته­اند. درسته؟!" با حرکت سر تایید کردم.

حاج محمود ذاتاً آدم سخت­گیری است. خیلی در کار دقت دارد و شدت این روحیه به حدی است که گهگاه به نوعی وسواسِ کاری منجر می­شود که به اعتقاد من همین مسئله گاهی ترمز کار را می­کشد. البته خودش این را که در کار دقت دارد قبول دارد ولی این که دقت و وسواس زیادی، ترمز کار را می­کشد، نمی­پذیرد و آن را عاملی برای پیشرفت صحیح کار می­داند. حتماَ اگر خودش این مطلب را بخواند خواهد گفت: "وسط دعوا نرخ تعیین می­کنی؟!" این را به این دلیل نوشتم که برایتان بگویم؛ همین روحیه اوست که به حرف­های مردمی خصوصاً اگر در حوالی مسائل مالی و ... بگردد بسیار حساس است و نگرانش می­کند.

من البته به او حق می­دهم. چون از نزدیک می­شناسمش. مدتهاست با او کار می­کنم. خاطرم هست یک بار که برای آلیاژ و نورد ورق­های نقره به اصفهان رفته بودیم، دنبال کارگرهای کارگاه راه افتاده بود و اگر به هر دلیلی مثلا در حین ریختن نقره ها به داخل کوره، یا قیچی کردن ورق ها و ... حتی اگر ذره ای نقره به زمین می­افتاد بر می­داشت و جمع می­کرد. آن قدر این کار را ادامه داد تا این که صدای صاحب کارگاه در آمد که: "بابا تو فکر کرده­ای ما دزدیم؟ صبر کن آخر کار بچه­ها را وادار می کنم وجب به وجب کف کارگاه را بگردند و اگر ذره ای نقره پیدا کردند تحویل شما بدهند!"

طبیعی است کسی که چنین روحیه­ای دارد و این طور نسبت به اموال امانتی مردم که باید خرج ساخت ضریح مطهر شود، حساسیت نشان می­دهد، باید هم با شنیدن چنین اتهاماتی که اصلا معلوم نیست بر چه اساسی زده شده ناراحت شود.

البته ناراحتی او از نویسنده مطلب مذکور نبود، بیشتر از سایت تابناک بود. مهم نیست که کسی بیاید و یک حرف دروغ را زیر یک خبر یا گزارش بنویسد، مهم این است که دست اندر کاران سایت تابناک که بسیاری از نظرات مخالف رویه خودشان را درج نمی­کنند، (و نگارنده و بسیاری دیگری را که می­شناسم، همواره به این رویه معترض بوده اند،) چگونه است که چنین نظری را درج می­کند. این را باید کج سلیقگی بدانیم، یا ایجاد تشکیک در امری مقدس در باره امام حسین (علیه­السلام)؟!

برای اطلاع خوانندگان گرامی باید عرض کنم؛ حساب و کتاب کمک­های اهدایی مردمی ـ که تنها محل درآمد کارگاه ساخت ضریح مطهر است ـ ساعت 7 بعد از ظهر هر روز روی میز مدیر پروژه است. چه کمک­هایی که به حساب ریخته می­شود، چه کمک­هایی که حضوری پرداخت می­شود و چه کمک­های غیر نقدی. یعنی به صورت روز آمد یا به قول خارجی­ها آپ تو دیت، دقیقا مشخص است که چقدر پول به حساب کارگاه واریز، چقدر هزینه و چقدر مانده است. آن هم به ریال!

اگر چه قرار است به زودی در یک کنفرانس خبری میزان این کمک­ها و محل هزینه­ها و ... به صورت شفاف به مردم اعلام شود، اما برای اطلاع خوانندگانی که این پست را می­خوانند، مختصر عرض می­کنم که از میزان 5 میلیارد تومان هزینه پیش بینی شده اولیه ـ که البته به دلیل تغییر رویکردی که با حضور استاد فرشچیان در کار ایجاد شد، تغییرات قابل توجهی در برآورد صورت گرفته و میزان آن را به حدود 8 میلیارد رسانده است. ـ تنها بیش از 2 میلیارد کمک مردمی جمع آوری شده است. این هم ابتکار هیئت امنا بود، چون در بدو کار به علت هجوم کمک­های مردمی، احتمال این که میزان آن از مقدار پیش بینی شده بالاتر رود، از برخی مراجع در خصوص اضافه هدایای واریزی برای ضریح مطهر استفتاء شد که ایشان رهنمود دادند که تبلیغات باید به گونه­ای باشد که پولی اضافه جمع نشود، چون پولی که متبرعین پرداخت می­کنند، به نیت ساخت ضریح است و جایز نیست صرف جای دیگر، حتی اماکن خود حرم امام حسین(علیه السلام) شود. به همین خاطر هیئت امناء فتیله تبلیغ را برای جمع آوری کمک­های مردمی پایین کشید و در واقع به نوعی جلوی سیل این کمک­ها را گرفت.

اصلا دلیل این که در دفتر آقای محمدی­نیا جمع شده بودیم این بود که برای شروع مجدد تبلیغات فکری کنیم. که هم کمک های مردمی برسد و هم شدتش کنترل شده باشد.

به هر روی به نیت مطلب دیگری این مطلب را آغاز کردم ولی بحث کلا ضریحی شد. شاید این هم خواست خودشان بوده است. ما چه می­دانیم؟!

ان شاء الله در مطلب بعد در خصوص مطلبی که نیت نوشتنش را داشتم می­نویسم.

مطلب آخر هم این که بر و بچه­های هفته نامه "همشهری سرنخ" امروز (5شنبه 16/7/88) از کارگاه گزارشی تهیه کردند که قرار است در شماره هفته بعد چاپ کنند. در آن گزارش هم اشاره­ای به این هزینه­ها شده است که علیکم بالهمشهری سرنخ هفته آینده!