
چون که گل رفت و گلستان شد خراب
بوی گل را از چه جوییم؟ از گلاب!
فرزندان امام مجتبی(ع)؛ قاسم و عبدالله، نمک میانه ی روضه های دهه ی اوّلند. هر سال روزهای پنجم و ششم به این دو ریحانه تعلق دارد. به طور قطع نام این دو نوجوان برای امام حسین(ع) یادآور غربت برادری است که هنگام دفنش فرمود: غارت زده آن نیست که اموالش را به غارت برده باشند، غارت زده منم که چون تو برادری را زیر خاک دفن می کنم.
دیروز سید روضه ی جون؛ غلام امام و حضرت عبدالله بن الحسن را خواند و چه سوزناک است شهادت عبدالله؛ آخرین شهید کربلا قبل از امام. چه شهادتی، در چه لحظاتی و در چه مکانی. این هر سه ویژگی های متمایز کننده ی شهید ده، یازده ساله ی حسن مجتبی است. در حالی که سید الشهدا در مقتل توسط درندگان لشکر ابن سعد محاصره شده بود، خود را از چنگ عمه اش زینب که محکم او را گرفته بود، به در آورد و به سوی قتلگاه دوید و در حالی که نامردی شمشیرش را بالا برده بود تا بر بدن ابی عبدالله فرود آورد، خود را سپر بلای عمو کرد و آن ضربت، هر دو دست کوچکش را از تن مبارکش جدا ساخت. و او عباس گون بر روی پیکر نیمه جان عمو افتاد و جان داد!
امروز هم طبق روال، روضه؛ روضه ی قاسم بود. پسر ارشد امام مجتبی(ع) که بنا به وصیت پدر، لحظه ای از عمو غفلت نکرده بود. سنش را حدود سیزده ذکر کرده اند و قائدتا نباید بیش از این بوده باشد. همو که در شب عاشورا وقتی عمویش از او در باره ی مرگ پرسیده بود، مرگ در رکاب عمو را شیرین تر از عسل خوانده بود. و هنوز شیرینی جمله ی «احلی من العسل»ش در گوش عالم طنین انداز است.
روضه ی امروز بی اختیار تبدیل به روضه ی مدینه، حضرت زهرا و امام حسن شد و چه سوزناک و چه چسبنده.
دیشب و امروز یکی از سردترین شب و روزهای (شاید) تاریخ قم بود. بسیار سرد. ضمن این که هنوز اطراف خیابان ها و میانه ی کوچه ها و ... مملو از برف است و رفت آمد مشکل. اما به قول شاعر:
برف سهل است، اگر سنگ ببارد هر روز
مجلس گرم عزای تو به پا خواهد شد
مجلس از روزهای گذشته شلوغ تر بود و قسمت خواهران که وسیع تر از قسمت برادران است، پر شد و مجبور شدیم چند بار مردم را بلند کرده و به جلوتر دعوت کنیم.
طی این چند سالی که زیارت می خوانیم، از کتابچه های زیارت چاپ مسجد جمکران استفاده می کردیم ولی بعد از مدتی متوجه شدیم دارای چندین غلط املایی، اعرابی و معنایی است. ولی چون تعداد زیادی از آن را خریده بودیم، حیفمان می آمد که کنار بگذاریمشان. اما امسال وقتی اول مراسم کتابچه ها را بررسی می کردیم، متوجه شدیم تعداد قابل توجهی از آن ها فرسوده و پاره شده، بنا بر این تصمیم گرفتیم برای سال بعد یک کتابچه زیارت ناحیه مقدسه بدون غلط و به نام هیئت آل یاسین چاپ کنیم. سید هم امروز اعلام کرد که اگر کسی می خواهد کمک کند. بلافاصله برای بیش از هزار جلدش بانی پیدا شد. تا فردا ها ببینیم چه می شود.
یا حسین